این قرارمون نبود>>>>>

این قرارمون نبود

تو بی خبر بری

من خسته شم که تو..

بی همسفر بری

نه...

این قرارمون نبود

من رنگِ شب بشم

تو سر سپرده شی

من جون به لب بشم.....

 

باور نمی کنم

این تو خودِ تویی

این تو که از خودش

بی خود شده تویی..

 

باور نمی کنم

عشق ِ منی هنوز

گاهی به قلبِ من ...

سر می زنی هنوز

 

وقتی زندونی تو هوس

مثله پروازی تو قفس

این رسم ِ همراهی نشد

ای همنفس...............

 

وقتی قلبت از من جداس

سرگردونه بی هم صداس

انگار دستت با دست من

نا آشناس..................

 

باور نمی کنم

این تو خودِ تویی

این تو که از خودش

بی خود شده تویی..

 

باور نمی کنم

عشق ِ منی هنوز

گاهی به قلبِ من ...

سر می زنی هنوز

 

..

 

 

باور نمی کنم

عشق ِ منی هنوز

گاهی به قلبِ من ...

سر می زنی هنوز 

هرگاه دلم رفت<<<>>>>>

هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد،

تو او را خراب کردی،

خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم،

 تو دلم را شکستی،عشق هر کسی را که به دل گرفتم،

تو قرار از من گرفتی،

هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم،

در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی

، برای دلم امنیتی به وجود آورم،

تو یکباره همه را برهم زدی،

و در طوفان های وحشتزای حوادث  رهایم کردی،

تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته

 باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم...

 

 تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو

آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم،

و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم...

 خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."  

تنها صدایت میکنم

تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد

نگاهت را می خواهم تا روشنی چشمهای خسته ام باشد  

جودت را می خواهم تا گرمای آغوشم باشد 

خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد


دستها یت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشکهایم باشد

و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرحم کهنه زخمهای زندگی ام باشد  

آری تنهایم تو را می خواهم.... 

بی تومهتاب//////

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم ، شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید ، باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید ، یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم ، ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ، من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام ، بخت خندان و زمان رام

خوشه ماه فرو ریخته در آب ، شاخه ها دست بر آورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ ، همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن ، لحظه ای چند بر این آب نظر کن

آب آیینه عشق گذران است ، تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است ، تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن

با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم ، سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد ، چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم ، بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم ، حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم ، اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت ، اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید ، یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم ، نگسستم نرمیدم

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم ، نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم ، بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم  

 

گاهی وقتا<<<<<

گاهی وقتا دوست دارم سر روی شونه ات بذارم

آخه جز تو نازنینم هیچ کسی رو ندارم

گاهی وقتا دلم از دوری تو تنگ میشه

لحظه هام بدون تو بدجوری بیرنگ میشه

آخه دنیام تو شدی تموم دنیام تو شدی

ماه شبهام تو شدی خنده رو لبهام تو شدی

آسمونم تو شدی وصله ی جونم تو شدی

بهترینم تو شدی عزیزترینم تو شدی

چی میشه مهربونم حرف دلت رو بدونم

واسه ی همیشه عمری من کنارت بمونم

همه ی لحظه هاتو پر از ستاره می کنم

وقتی که کنارمی عمر دوباره می کنم  

وقتی شبا......

وقتی که شبا به یادت می خوابم

مثل قاصدک رو شونه هات می شینم

همه ی آرزوهام مهتابی میشه

همه چی رو توی خواب ،ساده می بینم

نمی دونم که چی شد این دل من

که تو خوابم بی تو هق هق می کنه

حس با تو بودنو ازش نگیر

اگه تو نباشی اون دق می کنه

شدی شاهزاده ی قصه های من

شدی تک ستاره تو شبهای من

می دونم تو هم شدی مثل خودم

می دونم که میمیری برای من

آخه دنیات شده دنیای خودم

آخه حرفات شده حرفای خودم

گفته بودی یه روزی دل می بری

حالا میبینی که عاشقت شدم

نمی خوام یه لحظه بی تو بمونم

نبودت میشه برام غصه و غم

واسه من مقدسی مثل خدا

واسه تو فقط میمیرم، خوبِ من 

جونمو ازم بگیر

جونمو ازم بگیرو راحتم کن / من دیگه طاقت بی مهری ندارم

چرا چشماتو می بندی نازنینم / نگا کن چقد سیاهه روزگارم

همه ی حرفای تو توی چشاته / معنی نگاهتو خودم می دونم

بیشتر از این طاقت موندن ندارم / به مقدسات عالم نمی تونم

راحتم کن و بگو دوسم نداری / بگو تو دلت دیگه جایی برام نیست

دیگه هیچ تحملی برام نمونده / به خدا اشکی دیگه توی چشام نیست

بگو راحتم کن از دست تو مردم / من فریب چشمای نازتو خوردم

بار اولم که نیست دنیا همینه / اینبارم مثل همیشه بد اوردم

بگو راحتم کن از این درد کهنه / زودتر از اینا باید بهم می گفتی

با یه مشت دروغ منو بازی می دادی / یه روزی می یاد به حال من بیفتی 

حالا که وقت گریه نیست

دوباره دست من و تو / قد کشیدن به سوی هم

فرصت شده تا بشینیم / دوباره روبه روی هم حالا که وقت گریه نیست

قصۀ بی تو بودنم / داره به آخر می رسه

خورشید خوشبختی من / انگار داره سر می رسه

ببین چطور دست بهار/ رو تن باغچه می شینه

دوباره آیینه داره / این همه شوقو می بینه حالا که وقت گریه نیست

حالا که غصه های من / یکی یکی شادی شده

حالا که قصۀ قفس / قصۀ آزادی شده

آیینۀ من شدی و / دارم شبیه تو می شم

باور نکردم هنوزم / دوباره برگشتی پیشم حالا که وقت گریه نیست

گلا یه هامو بعد از این / همشونو دور می ریزم

فقط از عاشقی می گم / اشکاتو پاک کن عزیزم حالا که وقت گریه نیست 

چی نصیبت میشه

چی نصیبت می شه / وقتی زجرم می دی

من به تو دلبستم / کاشکی می فهمیدی

 چی نصیبت می شه / وقتی من داغونم

وقتی که با گریه / به تو می فهمونم

 چی نصیبت می شه / وقتی من بی تابم

وقتی که از غصه / تا سحر بی خوابم

 این حقیقت داره / من به تو دل بستم

کاشکی می فهمیدی / چقد عاشق هستم

 می دونی بدحالم / دلم از غم خونه

واسه تو درمونه / درد من آسونه

 داره عادت می شه / شبای شبگردی

کاش می موندی پیشم / آرومم می کردی

 گریه مو می بینی / بی خیال رد می شی

تو  که انقد خوبی / پس چرا بد می شی

 چی نصیبت می شه / وقتی من جون می دم

کاشکی عشقو یکبار / تو چشات می دیدم 

دیوونگیهامو ببخشی

باید دیوونگیهامو ببخشی / نگاه سرد چشمامو ببخشی

می دونم گاهی حرفام خیلی تلخه / بگو می تونی حرفامو ببخشی

 باید گاهی توچشمام خیره شی تا / ببینی تا چه حد غمگین وخسته ام

نمی دونم دخیل دلخوشیمو / به چشمای کدوم آیینه بستم

 یه دنیا خاطره تو کوله بارم / منو از زندگی مأیوس کرده

شبای بی چراغ زندگیمو/ پر از تنهایی و کابوس کرده

 تو نور روشن روزای بعدی / همون روزایی که آیینه وارن

همون روزای خوشرنگ دل انگیز/ که تو آغوششون پروانه دارن

 تو می تونی منو آشتی بدی با / شبای روشن ستاره بازی

تو می تونی کنار من بمونی / تو می تونی منو از نو بسازی

 تو می تونی با یه لبخند شیرین / بدیهای منو آسون ببخشی

می تونی به کویر خشک قلبم / تو به آهستگی بارون ببخشی