به خدا نمیری از یاد

غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـق

یـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـق

بی صـدا میشکنه بغضـش روی سـنـگ قبـر دلدار

اشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدار

زیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـی

رفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگر سـوزه جـدایی

آخه من تو رو می خواستم اون نجـیـب خوب و پاک

اون صـدای مهـربون ، نه سـکــوت ســرد خــاک

تویی که نگاه پاکت مـرهـم زخـم دلــــم بـود

دیدنـت حـتی یه لـحــظه راه حـل مشکـلـم بود

تو که ریـشه کردی بـا من، توی خـاک بی قراری

تو که گفتی با جـدایی هـیـچ مـیونه ای نداری

پس چـرا تنهام گذاشـتی توی این فـصل ســیاهی

تو عـزیـزترینی اما یه رفیـق نــیـمه راهــی

داغ رفتنـت عـزیـزم خط کـشـیـد رو بـودن مـن

رفتی و دیگـه چـه فایده ناله و ضـجـّه و شیـون

تو سـفر کردی به خـورشـید ، رفتی اونور دقایق

منـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـق

نمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــه

تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه

عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک

گفت جگر گـوشـه ی عـشـقو دادمـش دسـت توای خاک

نزاری تنها بمونـه ، هــمـدم چـشـم سـیـاش باش

شونه کن موهاشو آروم ، شـبا قصـه گو بـراش باش

و غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـیـــاره

پاکشـیـداز آسـمـون و جاشـو داد به یـک سـتاره

اون جــوون داغ دیـده با دلـی شـکـسـته از غـم

بوسـه زد رو خـاک یار و دور شد آهسـته و کم کم

ولی چند قدم که دور شد دوباره گـریه رو سـر داد

روشــــو بــر گــردونـــد و داد زد

بـه خـدا نـمــیـری از یاد 

ای کاش>>>>

من شدم شاعری بی شعر ؛ شدم عاشقی بی عشق

شدم مثل یه آینه ی زنگار گرفته که هیچ کلمه یی دوست نداره از جلوش رد بشه

آره تو اون کلمات عشقی هستی که به من اعتنایی نمیکنی

تو اون معشوقی هستی که بی تو عشق من هم بی معناست

تو اون معشوقی هستی که کششی به این عاشق بیچاره نداری

منم اون شاعر بی عشقم که بالاخره ناپاکی درونم بیچارم کرد

منم اون عاشق بیچاره ام که کوشش عاشقانش بی فایده است

ای کاش منم میتونستم یه شعر عاشقانه که پر از توست بسرایم

ای کاش منم شاعر بودم

ای کاش منم عاشق بودم

ای کاش . . .

ای کاش . . .

تا که از جانب معشوق نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد  

من تو رو دوست دارم<<<<>>>>>>

من تو رو دوست دارم اندازه ی دنیا
نمی تونم که بمونم بی تو اینجا
شبا وقتی می مونم خسته و تنها
تا بیای می شمرم ثانیه ها را
تو همونی سهم من از عاشقی و آشنایی
اگه دوری اگه نزدیک با دل من همصدایی
غمگین و تنها بودم و قتی تو پیدا شدی
گل بارون شدی واسه تشنگیهام
یه بهانه تا من بمونم اینجا
من می خوام پنجره ها رو به خورشید وابشه
شب دلتنگی از این خونه بره تو بمونی
من می خوام روزای بعد روز آفتابی بشه
شب خاکستری مهنتابی بشه تو بمونی
تو بمونی تو که دستات داره بوی مهربونی 

توکاری کردی؟؟؟؟؟

تو کاری کردی که کافر نکرده
به هر کس گفتمش باور نکرده
تو همچی کفتر عشقو پروندی
که تو هیچ آسمونی برنگرده
تو کاری کردی که دشمن نمی کرد
که دشمن سهله اهریمن نمی کرد
من اونقدر با وفا بودم که جز تو
کسی ظلمی چنین با من نمی کرد
چوبه ی دارو بستی پای دار ما نشستی
طناب دار و بافتی کار دل ما رو ساختی
هزار دفعه شمردم با هر کدومش مردم
نیومدی سراغم تو رو به خدا سپردم  


وقتشه

وقتشه وقتشه رفتن وقتشه
وقتشه از تو گذشتن وقتشه
فرصت تولد دوباره نیست
مردن دوباره ی من وقتشه
دیگه دیره واسه گفتن
این کلام آخرینه
فرصت ضجه نمونده
لحظه های واپسینه
دیگه با عاطفه دشمن
واسه دلتنگی رفیقم
توی شط سرخ نفرت
بی صدا ترین غریقم
من عروسک کدوم بازی وحشت
من عروس زخمی کدوم تبارم
که مثل تولد فاجعه سردم
که مثل حادثه آرامش ندارم
سرد و ساکت و شکسته
آینه قدیمی ام من
با چراغ و گل غریبه
با غبار صمیمی ام من
می مونم زیر هجوم سنگی آوار کینه
واسه بازیچه نموندن آخرین بازی همینه 

به خیالم

به خیالم که تو دنیا واسه تو عزیز ترینم
آسمونها زیر پامه اگه با تو رو زمینم
به خیالم که تو با من یه همیشه با وفایی
به خیالم که تو با من دیگه از همه جدایی
من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی
این دیگه یه التماسه من می خوام بیای بمونی
من و تو چه بی کسیم وقتی تکیه مون به باده
بد و خوب زندگی منو دست گریه داده
ای عزیز هم قبیله با تو از یه سرزمینم
تا به فردای دوباره با تو هم قسم ترینم
بد و خوبمون یکی دستمون تو دست هم بود
خواهش هر نفس من با تو هم صدا شدن بود
با تو هم قصه دردم هم صدا تر از همیشه
دو تا همخون قدیمی از یه خاکیم و یه ریشه

این روزا

این روزا عادت همه رفتنو دل شکستنه

درد تموم عاشقا پای کسی نشستنه

این روزا مشق بچه ها یه صفحه آشفتگیه

گردای رو آیینه ها فقط غم زندگیه

این روزا درد عاشقا فقط غم ندیدنه

مشکل بی ستاره ها یکم ستاره چیدنه

این روزا کار گلدونا از شبنمی تر شدنه

آرزوی شقایقا یه شب کبوتر شدنه

این روزا آسمونمون پر از شکسته بالیه

جای نگاه عاشقت باز توی خونه خالیه

این روزا کار آدما دل های پاک رو بردنه

بعدش اونو گرفتنو به دیگری سپردن

این روزا کار آدما تو انتظار گذاشتنه

ساده ترین بهانشون از هم خبر نداشتنه

این روزا سهم عاشقا غصه و بی وفاییه

جرم تمومشون فقط لذت آشناییه

این روزا توی هر قفس یکی دو تا قناریه

شبها غم قناریها تو خواب خونه جاریه

این روزا چشمای همه غرق نیاز شبنمه

رو گونه هر عاشقی چند قطره بارونه غمه

این روزا ورد بچه ها بازی چرخ وفلکه

قلبای مثل دریامون پر از خراشو ترکه

این روزا عادت گلها مرگ رو بهونه کردنه

کار چشای آدما دل رو دیوونه کردنه

این روزا کار رویامون از پونه خونه ساختنه

نشونه پروانگی زندگی هارو باختنه

این روزا تنها چارمون شاید پرنده مردنه

رو بام پاک آسمون ستاره رو شمردنه

این روزا آدما دیگه تو قلب هم جا ندارن

مردم دیگه تو دلهاشون یه قطره دریا ندارن

این روزا فرش کوچه ها تو حسرت یه عابره

هر جا یکی منتظر وروده یه مسافره

این روزا هیچ مسافری برنمی گرده به خونه

چشای خسته تا ابد به در بسته می مونه

این روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه

خلاصه حرف همه پرزدن و نموندنه

این روزا درد آدما فقط غم بی کسیه

زندگیشون حاصلی از حسرتو دلواپسیه

این روزا خشبختیه ما پشت مه نبودنه

کار تموم عاشقا فقط غزل سرودنه

این روزا درد آدما داشتنه چتر تو بارونه

چشمای خیسو ابریشون همپای رود کارونه

این روزا دوستا هم دیگه با هم صداقت ندارن

یه وقتا توی زندگی همدیگرو جا میذارن

جنس دلای آدما این روزا سختو سنگیه

فقط تویه نقاشیا دنیا قشنگو رنگیه

این روزا جرم عاشقی شهر دل رو فروختنه

چاره فقط نسشستنو به پای چشمی سوختنه

اسم گلا رو این روزا دیگه کسی نمی دونه

اما تو تا دلت بخواد اینجا غریب فراوونه

این روزا فرصت دلا برای عاشقی کمه

زخمای بی ستاره ها تشنه یاس مرهمه

این روزا اشکمون فقط چاره بی قراریه

تنها پناهه آدما عکسای یادگاریه

این روزا فصل غربت عشقو بیدهای مجنونه

بغضای کال باغچه منتظره یه بارونه

این روزا دوستای خوبم همدیگه رو گم میکنن

دلای پاک و ساده رو فدای مردم می کنند

این روزا آدما کمن پشت نقاب پنجره

کمتر میبینی کسی رو که تا ابد منتظره

مردم ما به همدیگه فقط زود عادت می کنن

حقا که بی وفایی رو خوب هم رعایت می کنن

درسته که اینجا همه پاییزا رو دوست ندارن

پاییز که از راه میرسه پا روی برگاش میذارن

اما شاید تو زندگی یه بغض خیسو کال دارن

چند تا غم و یه غصه و آرزوی محال دارن

این روزا باید هممون باید برای هم ، سایه باشیم

شبا یه کم دلواپسه کودک همسایه باشیم

اونوقت دوباره آدما دستاشون رو پل می کنن

دردای ارغوانی رو با هم تحمل می کنن

اگه به هم کمک کنیم زندگی دیدنی میشه

بر سر پیمان می مونن دوستای خوب تا همیشه

اما نه فکر که میکنم این کار یه کاره ساده نیست

انگار برای گل شدن هنوز هوا آماده نیست  

فردا؟؟؟؟؟؟؟؟

خدا وصیت منا گوش بده ناممو بخون 

 

شاید دیگه من نباشم مواظب عشقم باش 

 

میسپرمش بهت میرم تموم تاروپودما 

 

یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودما 

 

خدا یه وقت کسی نیاد برسه قلب سادشا 

 

کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایشو 

 

بهش بگه دوستش دارم خیلی بده زمونمون 

 

خداسپردمش بهت مواظب عشقم باش 

 

فردا قراره من وتو از همدیگه جدا بشیم 

 

فردا قراره همدم گریه ی بی صدا بشیم 

 

توکوچه های بی کسی نیستی وپرسه میزنم 

 

آی آدما نگاه کنید غریب شهرتون منم 

 

یادش بخیر من وتو یه قلب پاک وبی غرور 

 

حالا چی شد عوض شدی دلت کجاست سنگ صبور 

 

من تو رو عاشق میکنم هرجورشده حتی بازور 

 

کی میخواد فردا تو رو ازمن بگیره  

 

کاش اونم ویرونه شه آتیش بگیره 

 

ماباید فردا رو از دنیا بگیریم 

 

ما اگه از هم جدا بشیم میمیریم 

 

ما باید قدر این روزا رو بدونیم 

 

وای اگه فردا بیاد تنها میمونیم 

 

خدا شاید این عشقی که من میگم رو تو نشناسی 

 

نزدیک ترین کسم اونه خیلی دوستش دارم A 

 

راستی یادم نره بهت بگم عزیزترین کسم اونه  

 

خدا مهم نیست اما  اون نذارید تنها بمونه 

 

بمیرم واسه هق هقش گریه چقدر بهش میاد 

 

وقتی که حرصش میگیره میگه از من بدش میاد 

 

اماوقتی آروم میشه میبینه من بغضم گرفته 

 

همین دیوونه بازیاش از اول چشممو گرفت 

 

حالا که دیگه مجبوریم با همدیگه وداع کنیم 

 

بیا به یاد اون روزا همدیگه رو دعاکنیم 

 

یه وقت دیدی دعا گرفت خدا نذاشت جدا بشیم 

 

ای وای داره فردا میاد باید دست به دعا بشیم 

 

باقلب پاکت از خدا بخوام از اونا صبرم بده 

 

هنوز نرفتی از پیشم دوریت داره زجرم میده 

 

کی میخواد فردا تو رو از من بگیره 

 

کاش اونم ویرونه شه آتیش بگیره 

 

عزیزم یادت نره دنیا یه روزه 

 

نمیخوام فردا دلت واسم بسوزه 

 

ای خدا حتی اگه دوستم نداره تو میتونی نذاری تنهام بذاره 

تقدیم به اون کسی که منا خورد کرد ورفت A

کاش از اول میدونستم واسه من موندنی نیستی 

 

یادته موقعه رفتن از ته دل میگریستی 

 

دل تو پراز فریبه واست از جونم گذشتم 

 

حرمت وشکستی رفتی هنوزم غریبه نیستی 

 

کاش از اول میدونستم که توهم تنهام میذاری 

 

توبودی بود ونبودم اما نه دوستم نداری 

 

الهی که یه اب خوش از تو گلوت پایین نره 

 

الهی توی زندگیت بیفته صذهزار  گله 

 

الهی چشمای سیاه وفا لز هیچ کس نبینه 

 

نفرین ولعنتت کنه لیاقت توهمینه 

 

چشمای خیس وبراهت بگو دوختم یاندوختم 

 

دل توپراز فریبه واست از جونم گذشتم 

 

هنوزم عزیزترینی............... 

 

الهی تنهات بذاره 

الهی در به در بشی 

الهی اتیش بگیری 

بسوزی خاکستر بشی 

میدونی فرقی نداره  

واسم بود ونبودتا 

الهی اتیش بگیره تموم تار وپودتا 

لیاقت تو همینه 

فرق من وتو همینه........

روی یک طاقچه ی سنگی • • • می یونه دو قاب رنگی "

" بودن من و تو با هم • • • داره تصویر قشنگی "

 

" عکس تو ‌‌‌‌‌‌، تو قاب خاتم • • • در حصار خالی از غم "

" حتی در مرگ تنه من • • • نمیگیره رنگ ماتم "

 

" عکس من برعکس تو عاشقترینه • • • چون هنوزم عاشقه تو نازنینه "

" الهی ‌‌‌‌‌‌، هر کی منو بی تو ببینه • • • مثل من به خاک دلتنگی بشینه "

 

قلب من عاشقترینه

فرق من با تو همینه

 

" تو در اوج بی خیالی • • • فارغ از رنج و ملالی "

" نمیدونی قلب عاشق • • • داره با تو شور و حالی "

 

" نمیده ناز نگاهت • • • به من خسته مجالی "

" تا بشینم در کنارت • • • حتی در یه قاب خالی "

 

" عکس من برعکس تو عاشقترینه • • • چون هنوزم عاشقه تو نازنینه "

" الهی ‌‌‌‌‌‌، هر کی منو بی تو ببینه • • • مثل من به خاک دلتنگی بشینه "

 

قلب من عاشقترینه

فرق من با تو همینه