چشمانم گریان است

چشمانم گریان است ودلم خون است

دل من صاف است به زلالی آب

و چشمانم گریه میکنند مانند آسمان

پاهایم یخ زده

و دستانم خسته از پارو زدن

ودیگر به چه امیدی زنده بمانم

وقتی که دراین دنیایی بیکران ساحلی  پیدا نیست

آری

این دریایی غم من است

غم های من پایان نخواند یافت

حال که ترکمم کردند ودلم شکست

من ناامید نمیشوم وهمچنان پارو میزنم

چون خــــــــــــدا را دارم

خـدای من دل شکسته ی من را ترمیم کن

و مرا از این دریای خون و غم نجات بده

 

                         دوست دارم عشقم                                

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد