پنجره های مه گرفته / یادآور نبودن تو هستند
آن روز که در تنهائی ام تو را صدا کردم / آن روز که همه ی لحظات عشق را در تو یافتم
آن روز که خویشی نداشتم جز غربت خودم / آن روز که آخرین همسفرم تو بودی و بس
آن روز که گریه ام هیچ بود و خنده ام هیچ / آن روز که فریادهایم در سکوت سرد تو خفه شد
آن روز که من درشعاع آفتاب پائیزی تو را گم کردم
ولی دل می داند ... جان می داند
با همه ی نبودنهایت / تو را ... تنها تو را دوست دارم
به من بفهمون،کجای سرنوشتم / دارم میرم جهنم،یا راهیِ بهشتم
از این دوراهی،دلخوشی ندارم / یا می خورم به پائیز،یا میرسه بهارم
مثل ابرا همه اش تبعید میشم / با هیچ کوهی سر سازش ندارم
یه موجم که با دریا قهر کرده / بدونِ تو من آرامش ندارم
گمت کردم ولی غافل از اینکه / خدا با این بزرگی گم نمیشه
مواظب بودی از دستت نیفتم / هوامو داری و داشتی همیشه
دارم نابود میشم،دود میشم / بذار آتیشه این دوری تموم شه
خودم دیدم همین نزدیکیایی / نذار عمرم با جون کندن حروم شه
رگ خواب این دل،تو دستِ تو بوده / ترک های قلبم شکست تو بوده
منو با یه بوسه،به ابرا کشوندی / با یک قطره اشکت،به آتیش نشوندی
مدارا نکردی،با دلواپسیم و / ندیده گرفتی،غم بی کسیمو
با این آرزویی،که بی تو محاله / یه شب خواب آروم،فقط یک خیاله
چقدر حیفِ این عشق،همینجور هدر شه / یکی از من و تو،بره دربه در شه
باید سر کنم با،همین جای خالی / حالا تو نبودم،بگو در چه حالی
مدارا نکردی،با دلواپسیم و / ندیده گرفتی،غم بی کسیمو
با این آرزویی،که بی تو محاله / یه شب خواب آروم،فقط یک خیاله
حالا که امید بودن تو در کنارم داره می میره / منم و گریه ی ممتد نصفه شب و دوباره دلم می گیره
حالا که نیستی و بغض گلومو گرفته،چجوری بشکنمش / بیا وببین دقیقه هایی که نیستی اونقده دلگیره / که داره از غصه می میره
عذابم میده این جای خالی / زجرم میده این خاطراتو / فکرم بی تو داغون و خسته است / کاش بره از یادم اون صداتو
عذابم می ده ..... عذابم می ده ......
منم و این جای خالی که بی تو هیچوقت پر نمیشه / منم و این عکس کهنه که از گریه ام دلخور نمیشه
منم و این حال و روزی که بی تو تعریفی نداره / منم و این جسم تو خالی که بی تو هی کم میاره
عذابم میده این جای خالی / زجرم میده این خاطراتو / فکرم بی تو داغون و خسته است / کاش بره از یادم اون صداتو
عذابم می ده ..... عذابم می ده ......
تا خوابتو می بینم میگم شاید وقتش رسیده / بی خوابی می شینه توی چشمام مهلت نمیده نه
دوباره نیستی تو شعرام،حرفی واسه ی گفتن ندارم / دوباره نیستی و بغض گلومو میگیره باز کم میارم
حالا که امید بودن تو در کنارم داره می میره / منم و گریه ی ممتد نصفه شب و دوباره دلم می گیره
حالا که نیستی و بغض گلومو گرفته،چجوری بشکنمش / بیا وببین دقیقه هایی که نیستی اونقده دلگیره / که داره از غصه می میره
عذابم میده این جای خالی / زجرم میده این خاطراتو / فکرم بی تو داغون و خسته است / کاش بره از یادم اون صداتو
عذابم می ده ..... عذابم می ده ......