سلام به همه ی دوستای گلم که به سایت من می ایید ونظر میدهید بنابر دلایلی شاید این سایت حذف بشه از دوستی که به من کمک کرد تا سایت جدیدم را درست کنم تشکرمیکنم امیدوارم در پناه حق الهی سلامت باشه این سایت جدیده منه www.hanilo.blogfa.com 

به این سایت سربزنید ونظرهای خوشگلتون را بدید ممنونم از همتون

خیلی سخته

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری....صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری خیلی سخته که نباشه هیچ جایی واسه آشتی....بی وفا شه اون کسی که،جونتو واسش میذاشتی خیلی سخته تو زمستون غم بشینه رو برفا.... میسوزونه قلبتو زهر تلخ بعضی حرفا خیلی سخته تا یه یه روز حرفای اون باورت شه....نکنه یه روز ندامت،راه تلخ آخرت شه خیلی سخته بی بهونه میوه کال و چیدن....بخدا کم غصه ای نیست،چن روزی تو رو ندیدن خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی....وسط رله اما،از عشق یه کم ترسیده باشی خیلی سخته تو پاییز با غریبی آشنا شی.......

اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

خیلی سخته تا همیشه،پای وعده ها نشستن...چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن خیلی سخته بودن تو واسه اون بشه عادت......دیگه بوسیدن دستات،واسه اون نشه عبادت خیلی سخته اونیکه تا دیروز واسش یه رویا بودی.....از یادش رفته که واسش تو تموم دنیاش بودی خیلی سخته بری یه شب واسه چیدن ستاره....ولی تا رسیدی اونجا ببینی صبح شده دوباره

هیچ قفسی حریف پرواز نیست

به افکارت زبان نده ، ظرف که خالی باشد صدای بیشتری دارد

غم خودش ما را پیدا میکند باید دنبال شادی ها گشت

از فراق تو مرا هر نفسی صد آه است ، از تو غافل نیستم ای دوست خدا آگاه است . . .

گوهر دل را نزن بر سنگ هر ناقابلی ، صبر کن پیدا شود گوهر شانس قابلی

سلام من به محرم

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا

 

بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

 

بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

 

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

 

به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

 

سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش

 

به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

 

بـه بــی نـهــایــت داغ  دل شـکــستــه زیـنـب

 

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل

 

بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر

 

بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

 

سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم

 

به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر

 

به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر

 

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه

 

بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش

 

بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

 

سلام من بـه محرم  بـه مسـلـم و به حـبـیـبش

 

به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

 

سلام من بـه محرم  بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب

 

بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

 

سلام من به محـرم  به شـور و حـال عیـانـش

 

سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

 

 

 

السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد تریب السلام علی البدن السلیب السلان علی الثغر المقروع السلام علی الراس المرفوع

یه روزی

یه روزی یه جایی،یه دل شکستی

      دلت اومد دل منو شکستی

 یکی عاشقت شد،به پاش نموندی

    رفتی دلو به یار دیگه بستی

  چه راحت چه آسون ازم گذشتی

  نمیشه باورم دوستم نداشتی

  به غیر من یکی دیگه را داشتی 

    آخه چرا منو تنها گذاشتی

   منو با غصه و غم ها گذاشتی 

باتوچه زندگی هایی.........

  با تو چه زندگی هایی که تو رویاهام نداشتم

   تک و تنها بودم اما تورو تنها نمیذاشتم

   چه سفرها با تو کردم چه سفرها تورو بردم

    دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم

 

 

 

     دارم از تو مینویسم که نگی دوستت ندارم

     از تو که با یک نگاهت زیرو رو شد روزگارم

    دارم از تو مینویسم ... دارم از تو مینویسم

     موقع نوشتنو.... وقت اسم گذاشتنو

     کسی رو جز تو نداشتم .... اسمی جز تو نمیذاشتم

    من تموم قصه هام قصه توست

      اگه غمگینه اون از غصه توست

 

 

 

    با تو چه زندگی هایی که تو رویاهام نداشتم

    حتی من به آرزوهات تورو آخر میرسوندم

     میرسیدی تو من اما آرزو به دل میموندم

       هی میخواستم که بگم که بدونی حالمو

      اما ترس و دلهره خط میزد خیالمو

        توی گفتن و نگفتن از چه روزهایی گذشتم

      اینقده رفتم و رفتم که هنوزم برنگشتم

     من تموم قصه هام قصه توست

      اگه غمگینه اون از غصه توست

 

 

 

     هرچی شعرعاشقونس من برای تو نوشتم

      تو جهنم سوختم اما مینوشتم تو بهشتم

    اگه عاشقونه خوندم تو بدون چه کسی باعثه شه

      اگه مردم تو بدون چه کسی باعثه شه

 

 

 

      یکدفعه مثل یک آهو توی صحراها رمیدی

     بس که چشم تو قشنگه گله گرگ رو ندیدی

    دل نبود توی دلم ... تورو گرگها نبینن

     اونا با دندون تیز به کمینت نشینن

 

 

 

ا    لهی من فدای تو... چیکارکنم برای تو؟

     اگه تو این بیابونا خاری بره به پای تو

 

 

 

    یکدفعه مثل پرنده قفس عشقو شکستی

     پر زدی تو آسمونها رفتی اون دورها نشستی

    دل نبود توی دلم... گم نشی تو کوچه باغها

     غروبها که تاریکه ... نریزن سرت کلاغها

     نخوره سنگی به بالت ... پرت نشه فکرو خیالت

 

 

     یکدفعه مثل یک گل... رفتی تو دست خزون

      سیل بارون و تگرگ از آسمون

     بردمت تو گلخونه... که نریزه روی سرت

     که یکوقت خیس نشه ... یخ کنه بال و پرت

     نشکنی زیر تگرگ ... نریزه از تو یه برگ

 

 

 

      یکدفعه مثل یک شمع... داشتی خاموش میشدی

       اگه پروانه نبود تو فراموش میشدی

       اره پروانه شدم... تا پرام سوخته بشه

        که آتیش دل تو... به دلم دوخته بشه

       که بسوزه پروبالم ... که راحت بشه خیالم

 

 

 

        دارم از تو مینویسم... تو که غم داره نگاهت

       اگه دوست داشتی بگو...تا بازم بگم برات

        اینقده میگم تا خسته شم

      با عشق تو شکسته شم... 

وقتی که دیگر نبود

وقتی که دیگر نبود ،

 

              من به بودنش نیاز مند شدم

 

وقتی که دیگر رفت،

 

                    من در انتظار آمدنش نشستم

 

وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد

 

          من او را دوست داشتم

 

وقتی او تمام کرد

 

         من شروع کردم

 

وقتی او تمام شد

 

               من آغاز شدم

 

و چه سخت است تنها متولد شدم

 

                      مثل تنها زندگی کردن

 

                                          مثل تنها مردن!

 

گاهی وقتا

گاهی وقتا دلم میخواد گریه کنم

 دلم میخواد یکی باشه

تا بتونم آروم بهش تکیه کنم

یکی که مهربون باشه

درکم کنه منو بفهمه 

آره میدونم تنهایی سخته ،

  خیلی سخته باشه و تو بازم تنها باشی

تکلیفت نه با خودت روشنه نه با دلت

بهش تکیه میکنی!

جا خالی میده حتی دستاتو نمیگیره تا بلند بشی

دیدی تو هم کم آوردی ؟

مثل  همه ی آدما نتونستی تکیه گاهی امن واسه

 هق هق ترانه هام باشی

میتونستی بمونی

اما نخواستی

تو از اولم  منو واسه دوست داشتن نخواستی؟!!!!!!!!!!!!!!!!! 

 

رفیق نیمه راه من کجایی؟؟؟؟

یادت میاد میگفتی اگه یه روز قرار باشه از هم جدا بشیم

 از طرف منه این جدایی ؟

ولی الان به این نتیجه رسیدم

 نه از طرف من بود نه از طرف تو این جدایی ها

فقط روزگار نمیتونه لبخند منو ببینه !

میخواد من همیشه پر از دلتنگی باشم

 نمیدونم تا به کی باید بجنگم

با روزگار و دلتنگی و غم !

روزگار دست بردار دلم شکسته

 رهام کن دیگه طاقت ندارم!

فقط دلم تنگ است

میدونم شاید نخونی حرفامو

چند روزه دلم واسه خودم تنگ شده

 اون وقتایی که بودی

 من یه جور دیگه بودم انگاری بهتر بودم مهربونتر بودم حوصله واسه دلای دیگه داشتم !

الان که نیستی دلم حوصله ی خودشم نداره آخه پر از علامت سواله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میدونی چند ساعته بدون حضورت دارم نفس میکشم

چند بار تقویمو ورق زدم ؟

میدونی دلم بد جوری دلواپس شده

از شور و شوق با تو بودن خبری نیست ؟!

قلبم داره یواش یواش عادت میکنه به آروم زدن

بعضی وقتا میگم نکنه

داره از حرکت می افته

نکنه کم بیارم دیگه طاقت ندارم...  

میدونم که دیگه بهت تعلق ندارم وپیشت نیستم واینم اولین سالیه که بدون حضور من تولدت رو جشن میگیرم خواستم بهت تولدت رو تبریک بگم وامیدوارم هرجا که هستی خوشحال وخوشبخت باشی وهمیشه روزات پرازشادی باشه  

بسه اخه

وقتی که تنهایی میاد حس میکنم که بی کسم

ترانه هام می سوزن و بریده میشه نفسم

ثانیه ها نمیگذرن هیچ موقع فردام نمیاد

دلم میگه زندگی رو با این همه درد نمیخواد

بس آخه چقدر میخوای منو به بازی بگیری

کاشکی که راحتم کنی بگی الهی بمیری

بی رحمی عادتت شده دست خودت نیست میدونم

آخر یه روز میری و من تو حسرت تو میمیونم

دست خودت نیست میدونم

لعنت به اون دل سیات نفرین به این بخت بدم

سیاه شده روز و شبم اسیر و در به در شدم

قصه ما را هرکسی  می خونه میگه شاعره

واسه نوشتن دروغ دستاش همیشه حاضره

بسه آخه چقدر میخوای  منو به بازی بگیری

کاشکی که راحتم کنی بگی الهی بمیری

بی رحمی عادتت شده دست خودت نیست میدونم

اخر یه روز میری و من تو حسرت تو میمونم